یادداشت؛
از رنج خود بكاهید
به گزارش مبل زیبا گرفتار وضعیتی شده اید كه دیگر كاركردتان مانند سابق نیست و گرفتار رنجی عیان هستید؟ برای هر چیز كوچك و بزرگ گرفتار اضطراب می شوید؟ از كمك گرفتن و نزد روان شناس و روانپزشك رفتن در این مواقع نترسید.
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله- آزاده سهرابی: احساس می كنید در یك رابطه نادیده گرفته شده اید؟ احساس می كنید میل زیادی به گریز از اجتماعی دارید كه عضوی از آن شناخته می شوید؟ گرفتار وضعیتی شده اید كه دیگر كاركردتان مانند سابق نیست و گرفتار رنجی عیان هستید؟ برای هر چیز كوچك و بزرگ گرفتار اضطراب می شوید؟ میل شدیدی به پرت كردن اشیا و كوبیدن به در و دیوار پیدا كرده اید؟ گرفتار خمودگی و افسردگی شده اید؟ افكاری در سرتان می چرخد كه از آنها رهایی ندارید و.....
آنچه بیان شد تنها شكل هایی از مشكلاتی است كه افراد امكان دارد در طول زندگی در دوره هایی با آن درگیر باشند و با خود فكر كنند: به كمك نیاز دارند. اینجاست كه عناوین متخصصانی چون روان شناس، روانپزشك، روانكاو و... به میان می آید. حتی در این میان امكان دارد عده ای به شما سفارش هایی بكنند: هیپنوتیزم درمانی را امتحان كن! نوروفیدبك حتما به كارت می آید! فلان درمانگر معجزه می كند! حتما احتیاج به خوردن قرص داری! پیش این دكترها نرو به تو دارو می دهند، معتاد می شوی! به این مسائل فكر نكن خودش درست می شود! و ده ها جمله دیگری كه بدتر آدم را سردرگم می كند و اینها در حالی است كه روزها می گذرد و مشكلات پابرجا می باشد.
گرچه در یك سیستم صحیح درمان ابتدا باید مشكل فرد تشخیص داده شود و بعد به متخصص مورد نظر ارجاع داده شود اما در كشور ما سیستم ارجاع چندان در حوزه مشاوره و روان شناسی و روانپزشكی رایج نیست و بارها پیش آمده كه یك نفر برای درمان مشكل خود به متخصصانی مراجعه نموده و چون نتیجه ای نگرفته، مشكل خویش را به نزد متخصص دیگری برده است. اینجاست كه باید گفت شناخت افراد از حوزه های تخصصی كه صرفا با یك عنوان نزد عموم شناخته می شود، می تواند به آنها كمك نماید تا با شناخت نسبی از حوزه مشكل خود یك متخصص درست را انتخاب كنند و از اتلاف وقت و انرژی و هزینه شان كاسته شود. چه زمان به روان شناس رجوع كنیم؟ همواره در كنار مشاوران نام روان شناسان هم به میان می آید و این دو تخصص به شكلی با هم عجین شده اند در صورتی كه حوزه كاری آنها تفاوت های عمیقی دارد. روان شناسان متخصصانی هستند كه در شاخه های گوناگونی تحصیل كرده اند همچون روان شناسی بالینی، عمومی، كودكان استثنایی، تربیتی، صنعتی سازمانی و... روان شناسان به صورت كلی تخصصشان واكاوی اختلالات و مشكلات فردی به صورت عمیق است(روان شناسی بالینی)؛ هر چند در حوزه هایی مانند روان شناسی تربیتی تمركز متخصصان تربیت كودكان و سازگاری آنها و مشكلات حیطه كودكان است و یا متخصصان روان شناسی كودكان استثنایی روی دو طیف كودكان دارای اختلالات عصبی رشدی مانند اوتیسم یا بیش فعالی و... و یا افراد با هوش بالا و اصطلاحا تیزهوشی كار می كنند و یا روان شناسان صنعتی سازمانی بیشتر در مراكز صنعتی و اداره های بزرگ برای كمك به كاركنان و كارمندان آن سازمان و بالا بردن رضایت شغلی افراد و سلامت روان آنها در ارتباط با مشكلات خاص شغلی كار می كنند و یا روان شناسان سلامت عمده تخصصشان در حوزه پیشگیری و یا كمك به افرادی است كه گرفتار بیماری مزمنی چون سرطان، دیابت و... هستند و به سلامت روان این افراد كمك می كنند. اما واقعیت این است كه شما عموما وقتی به یك روان شناس رجوع می كنید، نمی توانید تشخیص دهید او دقیقا در كدام یك از این شاخه ها تحصیل كرده و كافی است دوره های تكمیلی خارج از دانشگاه را در حوزه یك اختلال مانند افسردگی، اضطراب، تروما و... یا حتی یك سبك درمانی مانند اكت، فراشناخت، شناختی درمانی و... گذرانده باشد تا بتواند به حوزه مشكلات بالینی افراد ورود كند. در واقع به علل مختلف این تقسیم بندی رشته های تحصیلی قطعی نیست و ما مجموعه روان شناسی را زیر مجموعه متخصصانی كه كار تشخیصی اختلالات بالینی را انجام می دهند، قرار می دهیم. در هر حال كسانی كه به روان شناسان رجوع می كنند كسانی هستند كه كاركرد زندگی روزمره اشان به سبب ایجاد اختلالی، گرفتار مشكل شده است و یا به صورت خاص سطحی از اضطراب و افسردگی را در خود تشخیص می دهند. همینطور مراجعین امكان دارد متوجه این شوند كه در فرآیند روابط بین فردی گرفتار مشكل هستند، افكار پریشان دارند، خوابهایشان آشفته است و.... شاید بد نباشد این آگاهی را داشته باشید كه در حوزه روان شناسی گفته می شود كه یك دسته از اختلالات روانی نوروتیك هستند و دسته ای دیگر اختلالات سایكوتیك. نوروتیك را اختلال های روان رنجور و سایكوتیك را اختلال های روان پریش می خوانند. یك روان شناس بالینی عموما به اختلالات سایكوتیك ورود نمی كنند چون كه این افراد دارای اختلالاتی هستند كه عمده تفاوتشان از اختلالات نوروتیك، قطع ارتباط فرد با دنیای واقعی است. این افراد سطح عمیقی از اختلال را دارند، همه آنها به دارو درمانی نیاز دارند و در دوره هایی به بستری شدن. افرادی كه به یك اختلال سایكوتیك گرفتار هستند عموما خودشان به پزشك و روان شناس رجوع نمی كنند چون بینش آنها كم است و اگر فردی بخواهد یكی از نزدیكانش را كه حدس می زند گرفتار مشكلی جدی است نزد یك درمانگر ببرد بهتر است انتخاب او روان شناس نباشد. البته روان شناسان با تشخیص گذاری این افراد را به روانپزشك ارجاع می دهند. روش های مختلف روان درمانی كه روان شناسان برای بهبود اختلال بیمار استفاده می نمایند، عموما روی اختلالات نوروتیك به كار می آید. مشكلات نوروتیك كه مبحث كار اصلی روان شناسان است عموما مشكلاتی روانی خفیف یا شدید و گاه مشكلات طبیعی و در جریان زندگی است. اما این مشكلات نیازمند مداخله یك روان شناس است تا كاركرد فرد، حال فرد و آینده او را به سمت بهبود تغییر دهد. یك روان شناس به افراد كمك می نماید تا به سازگاری با زندگی برسند و اضطراب، افسردگی آنها را بررسی می كند تا به صورت ریشه ای به حل آنها بپردازد. ازاین رو آنچه بیشتر مدنظر روان شناسان قرار دارد، گذشته فرد است و یا نگرش ها و شناخت های یك فرد نسبت به حال، آینده و خود. روان شناسان گاه بر رفتار فرد و تغییر آن تمركز دارند، گاه بر نگرش های فرد، گاه بر تعارضات دوران كودكی و خاطرات بنیادین فرد و گاه بر اتفاقاتی كه هسته اصلی (طرحواره)های فرد را ساخته است. همین تفاوت در برخورد با مشكلات شماست كه روش های درمانی را هم متفاوت می كند و بهتر است در همان جلسه نخست از روان شناس خود درباره روش درمانی كه مقرر است با او پیش بروید سوال كنید و حق شماست كه پاسخی دقیق درباره آن بگیرید. چه زمان به روانپزشك رجوع كنیم؟ یك زمان هایی هست كه مشكلات روانی فرد كه عموم افراد جامعه با عناوینی چون اضطراب و افسردگی و وسواس آنها را می شناسند، در سطحی است كه نیاز است فرد حتما در قدم نخست دارو دریافت كند. دریافت دارو به هیچ عنوان به معنای این نیست كه فرد تا آخر عمر خود احتیاج به مصرف آن دارو را دارد. طول درمان دارویی با عنایت به مشكل فرد و شدت و میزان پاسخ دهی به دارو درمانی تشخیص داده می شود و روانپزشكان امكان دارد درمان های غیر روان درمانی و دارویی دیگری را هم پیشنهاد دهند. در هر صورت وقتی فردی برای درمان مشكل خود به دارو نیاز دارد عموما پس از مصرف دارو طی یك دوره درمان و كاهش علایم به روان درمانی نیاز پیدا می كند كه در این صورت برخی روانپزشكان با عنایت به دوره هایی كه گذرانده اند، خودشان آنرا عرضه می دهند و گاه به روان شناسان ارجاع داده می شود. اما روان شناسان حق تجویز دارو را ندارند. روانپزشكان در واقع پزشكانی هستند كه تخصص اعصاب و روان را در ادامه مسیر كاری خود انتخاب نموده اند و قادر به تشخیص بیماری از روی علایم فیزیكی و بالینی و تجویز داروی مناسب هستند. ضمن اینكه اختلالات سایكوتیك اساسا در حوزه ارجاعات روانپزشكان تعریف می شود. بیمارانی چون اسكیزوفرنی، اختلالات هذیانی و.. برای كنترل نشانه های بیماری خود در تمام عمر به دارو نیازمند هستند. در یك جمع بندی می توان گفت افراد برای كمك گرفتن برای مشكلات خود به دو دسته متخصص نیازمند هستند. دسته اول مشاوران هستند كه كارشان روان درمانی و حل تعارضات بنیادین فرد نیست بلكه نقش یك مشاور و راهنمای آگاه و متخصص را ایفا می كنند و دسته دوم متخصصانی هستند كه به افراد دارای اختلالات روانی از میزان خفیف تا شدید با كمك روان درمانی و یا دارو درمانی كمك می كنند.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب